ژله برای شب چله ای دخترداییم مریم
خستگی روز دوشنبه و چهارشنبه هنوز از تنم بیرون نرفته بود که 5 شنبه مریم زنگ زد و ازم خواست ژله قاچ هندونه رو برای جمعه 27 دی واسه 50 نفر مهمون درست کنم!
وقتی با یک حساب سرانگشتی گفتم چقدر پرتقال باید بیاره تا آبشو بگیرم پشیمون شد و گفت یه ژله دیگه درست کن
منم از دهنم پرید و گفتم اگه میخوای ژله خورده شیشه رو توی قالب گل رز برات درست کنم(اخه این همه ژله هست چرا یه سختشو گفتم که فقط چند بار درست کردم اونم نه تو این قالب! )
(فقط یک بار تو این قالب کیک درست کرده بودم برای همون مهمونی چهارشنبه و خیلی خوب از کار در اومده بود)و مریمم بعد از کلی فکر کردن و هی تماس گرفتن و مشورت کردن و کنسل کردنو و اوکی کردن(اخه مریم خیلی حساسه و البته این اخلاقش ادمو کلافه میکنه)بالاخره راضی شد و قرار شد 2 تا برای سفره شام درست کنم و البته چندتا ژله قاچ هندونه هم برای قشگی میز یلداش.
همون شب به محض اینکه موادش به دستم رسید دست به کار شدم و 7 رنگ ژله رو اماده کردم و گذاشتم یخچال .
تا حدود 1 شب طول کشید.با خستگی خوابیدم و تا صبح خواب ژله میدیدم!
صبح تا ظهر یکیشو درست کردم و برگردوندم و چون اولین تجربم بود خوب برنگشت و یه کوچولو خراب شد ولی دومیش خیلی خوب شد و منم فقط عکس دومیشو میذارمالبته اولی رو هم جوری تزئین کردم که کسی متوجه نشد خراب شده!
اینم چندتا ژله قاچ هندونه واسه مریم خانووم که به اسم خودش زد و کلی جلوی مادرشوهرش پز داد و اونا هم کلی ازش تعریف کردن و دستورشو ازش پرسیدن و گفتن عجب عروس هنرمندی!
چندتا عکس مختصر از میز یلداشون!
اینم از کیک منظره مثلا برفی!
مبینا دختر دایی مهدی بنده که 9 ماهشه و بهش میگم ریزه میزه!