افسانه مامان کیان جون

15 اسفند تولد همسری

1392/12/16 0:33
نویسنده : افسانه
1,949 بازدید
اشتراک گذاری

امسال به خاطر پایان نامه خیلی چیزا اون جور که میخواستم پیش نرفت.یکیش تولد همسری بود و از این بابت خیلی ناراحت بودم. اما روز تولدش مامان جونم زنگ زد گفت ناهار بیاین اینجا و وقتی رفتیم دیدیم مامان گلی واسه حمیدجون کیک درست کرده و یه تولد کوچولو گرفتیم البته فهیمه و شوهرش رفته بودن بیرون شهر و خودمون 4 تا تولد گرفتیمجشن

منم اومدم روش بنویسم حمیدجان تولدت مبارک که وسط کار دیدم جا نمیشه!خجالت

 

کادوی من لباس تن همسری بود و کادوی مامان و بابایی 100 هزارتومان نقدیمحبت

پسندها (3)

نظرات (18)

فدایی محیا
13 اردیبهشت 93 10:03
عزیزم خیلی مبارک دستت همیگیتون دردنکنه
افسانه
پاسخ
ممنونم.راستی عزیزم تمام پست های جدیدتو خوندم ولی شرمنده که نظری نذاشتم
ترنم
13 اردیبهشت 93 12:58
افسانه جان خسته نباشی هم بابت تولد همسری و هم دفاع پایان نامت که میدونم کار سختی بود نه فقط دفاع ،تمام کار پایان نامه ایشالله دفاع دکترات عزیزم شیرینی هایی هم درست کردی انصافا بی نظیرن و هوس انگیز واقعا هنرمندی دوست خوبم
افسانه
پاسخ
ممنونم عزیزمایشالا خجالتم نده
سمیه
13 اردیبهشت 93 20:42
بیچاره رو برای چی سرش رو زدی؟؟؟؟؟
افسانه
پاسخ
دیگه دیگه
افسانه(مامان فاطمه)
14 اردیبهشت 93 0:16
آفرین به این مادرزن داماد دوست.... مبارکه سلیقتم خوبه هاااااا
افسانه
پاسخ
مامانم خیلی حمیدو دوس داره تازه شاید از منم بیشتر بین خودمون بمونه سلیقه خودش بود!
افسانه مامان فاطمه
14 اردیبهشت 93 0:17
راستی فک کنم دیگه از ادامه سریالت منصرف شدی نه؟
افسانه
پاسخ
یه اتفاقی پیش اومد که رابطه ها از این رو به اون رو شد و فعلا دلم نمیخواد چیزی بنویسم.توی یه پست جدید میگم عزیزم.
♥پرنیان♥مامان متین
14 اردیبهشت 93 22:02
خیلی مبارکه تولد شوورت عزیزم..ایشالا همیشه خوب و خوشبخت باشین واز خوشی بسیار *ترانه افسانه *بذاری
افسانه
پاسخ
میسی دوست خوبم الان که همش ترانه افسانست آوای افسانه مربوط به گذشته هاست
مامی سارا
15 اردیبهشت 93 8:53
تولد همسریت مبارک افسانه جون ممنون که به سایت پسملیم سر زدی بازم بیا عزیزم خوشحال میشم
افسانه
پاسخ
ممنونم گلم.چشم
مامان دوفرشته معصوم
15 اردیبهشت 93 14:16
سلام عزیزم افسانه جون تولد همسریت مبارک انشالله سالهای طولانی به هم به خوشی وسلامتی زندگی کنید وهمیشه خوشبخت باشید
افسانه
پاسخ
سلام خانومی.ممنونم از لطفت
مامان دوفرشته معصوم
15 اردیبهشت 93 14:18
عزیزم از اینکه لطف کردید وبا نظر خوبتون منو خوشحال کردید وراهنمایی کردید ممنونم عزیزم من با اجازه تون کامنتتونو با ذکر پاسخ گذاشتم تو ادامه پست لبته باید ببخشید وباز ممنونم که نسبت به من لطف داشتید
افسانه
پاسخ
خواهش میشه موفق باشی دوست خوبم
مامان سمیرا
16 اردیبهشت 93 11:22
سلام ممنون که بهمون سر زدی من و پسرم هم با افتخار لینکت کردیم خاله جون
افسانه
پاسخ
سلام عزیزم.
اکرم
17 اردیبهشت 93 21:42
سلام عزیزم چه عجب اومدی دیگه داشتم ناامید می شدم به نظر من که دیگه آوای افسانه رو ادامه نده چون آخرش پشیمون میشی البته بازم خودت میدونی،گذشته ها گذشته.اگه قرار باشه آدما مدام برگردن به روزای تلخ زندگیشون،روزای شیرینی رو هم که دارن بخاطر اون تلخی ها تلخ میکنن
افسانه
پاسخ
سلام دوست مهربونم.شایدم ادامه ندم. هر موقع میخواستم بنویسم کلی به ذهنم فشار میاوردم که یادم بیاد و بعد همش افسرده بودم و تا چند روز بیخودی به حمید بیچاره گیر میدادم. حالا بازم اگه رابطه ها خوب نبود شاید مینوشتم ولی از زمان عمل حمید خیلی رفتاراشون عوض شده و به قول تو نمیخوام به گذشته ها فکر کنم
مثل هیچکس
18 اردیبهشت 93 23:50
تولد همسرتون مبارک باشه ایشالا سالیان سال خوش وخرم کنار هم زندگی کنید .
افسانه
پاسخ
ممنونم عزیزم.
سمیه مامان زینب
19 اردیبهشت 93 2:24
راستی کیک من که خیلی خوب شده بود حتما تو خوب درست نکردی
افسانه
پاسخ
دقیقا مثل دستورش درست کردم ولی تلخ شد.آخه پرتقال رو با پوست میریزن توی کیک اونم دو تا!هیچکس نخورد و صاف رفت تو سطل آشغال!
فاطمه سادات مامان متین جون
20 اردیبهشت 93 15:59
سلام افسانه جون خوبی؟تولدت همسرت مبارک
افسانه
پاسخ
سلام عزیزم.خوبم.ممنون
فاطمه
20 اردیبهشت 93 16:00
سلام دوست جونی.خبر عمل شوشو رو شنیدم.خیلی ناراحت شدم.ایشاا.. زود خوب بشن و هزارساله.در ضمن موفقیت تو دفاعت هم مبارکت باشه.ایشاا.. همیشه خوش باشی
افسانه
پاسخ
سلام فاطمه جون.خداروشکر به خیر گذشت.موفقیتمو مدیون شما دوستای خوبمم.بازم ممنون
مامان مائده
22 اردیبهشت 93 23:32
مباااااااركه
افسانه
پاسخ
ممنونم مائده جون.
ترنم
24 اردیبهشت 93 9:20
خصوصی دارید عزیزم
افسانه
پاسخ
زهـــرا
8 تیر 93 12:23
ببینم واقعن تولد همسرت 15 اسفنده؟یادته اومدی وبم گفتی تولدت با تولد من یکیه؟22 بهمن! خب جالبتر اینه که تولد همسر منم 15 اسفنده با این حساب تولد هردومون و تولد همسرامون توو یه روزه برا من که خیلی جالب بود باید ظهر که مستر اومد نشونش بدم ایشالا سالیان سال در کنار هم با خوشبختی زندگی کنید
افسانه
پاسخ
آره گلم.جدی میگی!!واقعا جالبهحالا ببینیم تاریخ تولد بچه هامونم یکی میشه یا نه