برخی اتفاق های تابستون 93
خراب شدن کیک پرتقالیم:
سمیه گفت باید کل دو تا پرتقالو بریزی توی کیک!!!!
هی مامانم گفت خراب میشه هی من گفتم نه خوب میشه سمیه درست کرده میگه طعمش عالیه
نتیجه:تلخ،روی کیک تیره داخلش خمیر
اومدن دوست قدیمی ام فهیمه(دوران دبیرستان) به خونمون:
کلی یاد گذشته ها کردیم و هم خندیدیم و هم حسرت اون روزا رو خوردیم
شکستن سنگ نمک!:
دختری که پسر غریبه رو بوس میکنه باید کن فیکون بشه
دیدم نوه های صابخونه توی حیاط دارن بازی میکنن گفتم بیاین اینا رو بگیرین خورد و خمیرشون کنین!!!
اونا هم از خدا خواسته رفتن تو کوچه و هی مجسمه رو زدن به دیوار و هی جیغ و هورا کشیدن و کلی تخلیه انرژی شدن
کیکی که با فهیمه درستیدیم بردیم خونه مامان تزئینش کردیم و دور همی خوردیمش:
تحویل گرفتن سی دی های جشن فارغ التحصیلی و دیدار دوستان دانشگاه:
اواسط مرداد قرار شد همه پارک ملت جمع بشیم تا بعد از یکسال! سی دی ها رو بهمون بدن.بهانه خوبی بود که دیدارها تازه شه.کلی عکس دسته جمعی هم گرفتیم.
گل هایی که حمید واسم خرید:
همسری هر وقت میبینه روحیه ام گرفته س و بی حوصله ام برام گل میخره.
عروسی سارا دختر همسایمون همبازی قدیمم:
محض یادگاری از خونه عروس!
عروسیی ریحانه دختر خالم:(19 شهریور)
مهمونی دادن خانواده شوهر فهیمه:(21 شهریور)
ژله فرفره ای
این گل خوشگلم فهیمه برام از گل خونشون آورده بود
براشون چلو گوشت و سوپ شیر درستیدم که خیلی هم خوششون اومد.
این ژله های خوشگلم دستورشو از سمیه گرفتم و این اولین باری بود که دستشون کردم.فقط زردش خراب شد که برای مهمونا هم نیاوردم
عروسی یکی از فامیلای دور:(29 شهریور)
ژله های یخچال عروس جالب بود و این کرسی قدیمی کوچولو
تزئینات یخچال دوستم مهلا برای جبران زحماتایی که برای پروژه من کشید:
ژله خرده شیشه که خیلی خوب نشد
ژله فرفره ای که یه کم اذیتم کرد.
هیچ وقت گوشت تزئین نکرده بودم و اولین بارم بود و کلی از خودمون(منو مامانم) خلاقیت به خرج دادیم
گوشت چرخ کرده به شکل پروانه
گوشت ران به شکل آقای داماد
گوشت مرغ به شکل عروس
عروسی مهلا دوستم:(30 شهریور)
بعضی قسمت ها رو من براش دیزاین کردم مثل سرویس چینی.
تزئینات کف دستشویی و حموم با فوم استخیلی خوشگله
سالاد الویه توپی:
چیز کیک:
ژله تزریقی:
عروسی احسان پسر خالم:(31 شهریور)
عروسی خیلی باشکوهی بود و خیلی خرج کرده بودن
پرده های خونشون رو خود پسرخالم دوخته بود و خیلی زیبا بود.
پرده های خونه ریحانه هم همین طور.احسان چون تهران کار میکرده کارش خیلی تمیزتر از کارای مشهده.
سفره آش مامانم:(اوایل مهر)
باز هم ژله فرفره ای!
بالکن رو فرش کردیم و سفره انداختیم.
این کیک های مرغ هم کار بنده حقیر است.
باقلوا
همه مهمونا خیلی خوششون اومده بود و دستوراشونو میپرسیدن
قسمتی از باغچه خونه مامانم:
ژله فرفره ای به یه روش راحت تر از روش سمیه:
تو خونه فقط ژله آلوئه ورا داشتیم با زعفرون رنگیش کردیم!!!